محل تبلیغات شما

امروز دیگه اون دختر و دیگه اون زنی نیستم که با عشق و علاقه از شوهرش مینوشت، دیگه هم اون زنی نیستم که حتی واسه اشتی تو قهراش عجله داشت، دیگه نه اشتی واسم معنا داره نه قهر، دیگه بدجور از چشم افتاد اینو وقتی زیر کتکاش له شدم فهمیدم، وقتی تو اینه دستشویی گوش خونی و صورت کج و معوج و کبودمو دیدم فهمیدم، وقتی به جای اینکه پاکیمو ستایش کنه بهم کلمه ای که یاداوریش اشکمو درمیاره گفت به منی که زنشم ناموسشم، چقدر یه مرد میتونه بی وجدان باشه،دیگه اون شیما مرد و‌یه مرده متحرک ازش به جا موند، قسم میخورم دیگه نه شادیش برام مهم باشه نه غمش، منی که حتی لحظه ای ناراحتیشو تاب نداشتم

دیگه هیچی برام مهم نیست

هیچ وقت فراموشم نمیشه

دلی که شکست، دیگه دل قبلی نمیشه

اون ,مهم ,برام ,مرد ,فهمیدم، ,ای ,زنی نیستم ,نیستم که ,فهمیدم، وقتی ,دیگه نه ,اون زنی

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نگرش نو و علمی در رفع شبهات خلقت انسان